اکتشافی: تعریف، مثال ها و نحوه کار آنها

هر روز مغز ما باید هزاران مشکل کوچک و بزرگ را در یک لحظه پردازش کند و به آنها پاسخ دهد. حتی ممکن است در نظر گرفتن حجم انبوهی از مشکلات پیچیده ای که به طور مرتب با آنها روبرو هستیم و نیاز به یک راه حل سریع داریم، سخت باشد.

در حالی که ممکن است کسی آرزو کند زمانی برای ارزیابی روشمند و متفکرانه جزئیات دقیق وظایف روزمره ما وجود داشته باشد، نیازهای شناختی زندگی روزمره اغلب چنین پردازشی را از نظر لجستیکی غیرممکن می کند.

بنابراین، مغز باید میانبرهای قابل اعتمادی ایجاد کند تا با محیط های غنی از محرکی که در آن زندگی می کنیم، هماهنگی داشته باشد. روانشناسان از این تکنیک های کارآمد حل مسئله به عنوان اکتشافی یاد می کنند.

اکتشافی در روانشناسی یک میانبر ذهنی یا قانون سرانگشتی است که تصمیم گیری و حل مسئله را ساده می کند. اکتشافی‌ها اغلب روند یافتن راه‌حل رضایت‌بخش را سرعت می‌بخشند، اما می‌توانند به سوگیری‌های شناختی نیز منجر شوند.

تعریف

اکتشافات را می توان به عنوان چارچوب های شناختی کلی در نظر گرفت که انسان ها به طور مرتب برای رسیدن به یک راه حل به آن ها تکیه می کنند.

به عنوان مثال، اگر دانش آموزی نیاز داشته باشد تصمیم بگیرد که چه موضوعی را در دانشگاه مطالعه خواهد کرد، شهود او احتمالاً به سمت مسیری کشیده می شود که رضایت بخش ترین، کاربردی ترین و جالب ترین آن را تصور می کند.

او همچنین ممکن است به نقاط قوت و ضعف خود در دبیرستان فکر کند یا حتی ممکن است لیستی از جوانب مثبت و منفی بنویسد تا انتخاب خود را تسهیل کند.

توجه به این نکته مهم است که این اکتشافات به طور گسترده برای مسائل روزمره اعمال می شود، راه حل های مناسبی تولید می کند و به ساده سازی وظایف ذهنی پیچیده کمک می کند. اینها سه ویژگی تعیین کننده یک اکتشافی هستند.

در حالی که مفهوم اکتشافی به یونان باستان برمی گردد (این اصطلاح از کلمه یونانی به معنای «کشف کردن» گرفته شده است)، بیشتر اطلاعاتی که امروزه در مورد این موضوع شناخته شده است از دانشمندان برجسته اجتماعی قرن بیستم می آید.

مطالعه هربرت سایمون در مورد مفهومی که او آن را «عقلانیت محدود» نامید، بر تصمیم‌گیری تحت شرایط شناختی محدود، مانند زمان و اطلاعات محدود متمرکز بود.

این مفهوم بهینه‌سازی یک تحلیل ذاتا ناقص، مطالعه معاصر اکتشافی را چارچوب می‌دهد و باعث می‌شود که بسیاری به سیمون به‌عنوان یک چهره بنیادی در این زمینه اعتبار دهند.

نظریه تصمیم گیری کانمن

کمک های عظیم دانیل کانمن روانشناس به درک ما از حل مسئله شناختی، شایسته توجه ویژه است.

کانمن به عنوان زمینه‌ای برای نظریه‌اش، این تخمین را مطرح کرد که یک فرد در هر روز حدود 35000 تصمیم می‌گیرد! برای رسیدن به این قطعنامه ها، ذهن به تفکر “سریع” یا “آهسته” متکی است.

مسیر تفکر سریع (سیستم 1) عمدتاً به صورت ناخودآگاه عمل می کند و هدف آن رسیدن به تصمیمات قابل اعتماد با حداقل فشار شناختی ممکن است.

در حالی که سیستم 1 بر مشاهدات گسترده و تکنیک های ارزیابی سریع (اکتشافی!) متکی است، سیستم 2 (تفکر آهسته) نیازمند توجه آگاهانه و مستمر برای ارزیابی دقیق جزئیات یک مسئله معین و رسیدن به یک راه حل منطقی است.

با توجه به حجم زیاد تصمیمات روزانه، جای تعجب نیست که حدود 98 درصد از حل مسئله از سیستم 1 استفاده می کنند.

بنابراین، بسیار مهم است که ذهن انسان جعبه ابزاری از اکتشافات مؤثر و کارآمد را برای پشتیبانی از این مسیر سریع اندیشیدن ایجاد کند.

اکتشافی در مقابل الگوریتم ها

کسانی که روانشناسی تصمیم گیری را مطالعه کرده اند ممکن است متوجه شباهت های بین اکتشافی و الگوریتم ها شوند. با این حال، به یاد داشته باشید که این دو حالت متمایز از شناخت هستند.

اکتشافی روش‌ها یا استراتژی‌هایی هستند که اغلب به راه‌حل‌های مشکل منتهی می‌شوند، اما موفقیت آنها تضمین نمی‌شود.

آنها را می توان از الگوریتم ها متمایز کرد، که روش ها یا رویه هایی هستند که همیشه دیر یا زود یک راه حل ایجاد می کنند.

الگوریتم یک روش گام به گام است که می تواند به طور قابل اعتماد برای حل یک مشکل خاص مورد استفاده قرار گیرد. در حالی که مفهوم الگوریتم بیشتر در ارتباط با فناوری و ریاضیات استفاده می شود، مغز ما هر روز برای حل مسائل به الگوریتم ها متکی است (Kahneman، 2011).

نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که الگوریتم ها مجموعه ای از دستورالعمل های ذهنی منحصر به فرد برای موقعیت های خاص هستند، در حالی که اکتشافی قوانین کلی هستند که می توانند به ذهن کمک کنند تا بر موانع مختلف غلبه کند.

به عنوان مثال، اگر با دقت تمام سطرهای این مقاله را می خوانید، از یک الگوریتم استفاده می کنید.

از سوی دیگر، اگر به سرعت هر بخش را برای اطلاعات مهم بررسی می کنید یا شاید فقط بر بخش هایی تمرکز می کنید که قبلاً متوجه نشده اید، از یک اکتشافی استفاده می کنید!

چرا اکتشافی استفاده می شود

اکتشافی معمولاً زمانی رخ می دهد که یکی از پنج شرط برآورده شود (پراتکانیس، 1989):

زمانی که فرد با اطلاعات بیش از حد مواجه می شود

زمانی که زمان تصمیم گیری محدود است

وقتی تصمیمی که باید گرفته شود بی اهمیت است

زمانی که دسترسی به اطلاعات بسیار کمی برای استفاده در تصمیم گیری وجود دارد

زمانی که یک اکتشافی مناسب در همان لحظه به ذهن خطور می کند

هنگام مطالعه اکتشافی، هم مزایا و هم معایب اجتناب ناپذیر کاربرد آنها را در نظر داشته باشید. فراگیر بودن این تکنیک ها در جامعه بشری، چنین ضعف هایی را به ویژه شایسته ارزیابی می کند.

به طور خاص، در تسریع فرآیندهای تصمیم گیری، اکتشافی نیز ما را مستعد تعدادی از سوگیری های شناختی می کند.

سوگیری شناختی یک قضاوت نادرست اما فراگیر است که از یک الگوی غیرمنطقی شناخت ناشی می شود. به عبارت ساده تر، سوگیری شناختی زمانی رخ می دهد که فرد یک ادراک ذهنی را به عنوان یک حقیقت قابل اعتماد و عینی درونی کند.

اکتشافی قابل اعتماد اما ناقص است. در به کارگیری «میانبرهای» تصمیم گیری گسترده برای هدایت واکنش فرد به موقعیت های خاص، خطاهای گاه به گاه هم اجتناب ناپذیر هستند و هم این پتانسیل را دارند که اشتباهات مداوم را تسریع کنند.

به عنوان مثال، خطرات کاربردهای معیوب اکتشافی نماینده که در بالا مورد بحث قرار گرفت را در نظر بگیرید. در حالی که این تکنیک فرد را تشویق می‌کند تا موقعیت‌ها را بر اساس ویژگی‌های سطحی و تجارب گذشته خود به‌دلیل مصلحت شناختی به دسته‌های وسیعی تقسیم کند، چنین تفکری همچنین مبنای کلیشه‌ها و تبعیض است.

در عمل، این اشتباهات منجر به حمایت نامتناسب از یک گروه و/یا سرکوب گروه های دیگر در یک جامعه خاص می شود.

در واقع، تأثیرگذارترین تحقیقات مربوط به اکتشافی اغلب بر ارتباط بین آنها و تبعیض سیستماتیک متمرکز است.

معاوضه بین عقلانیت متفکرانه و کارایی شناختی هم مزایا و هم مشکلات اکتشافی را در بر می گیرد و یک مفهوم اساسی در تحقیقات روانشناختی را نشان می دهد.

مثال ها

هنگام یادگیری در مورد اکتشافی، ارتباط آنها را با تمام زمینه های تعامل انسانی در نظر داشته باشید. از این گذشته، مطالعه روانشناسی اجتماعی ذاتاً بین رشته ای است.

بسیاری از مهم ترین مطالعات در زمینه اکتشافی به فرآیندهای تصمیم گیری معیوب در زمینه های پرمخاطب مانند قانون، پزشکی و سیاست مربوط می شود.

محققان اغلب در تجزیه و تحلیل خود از مجموعه ای متمایز از اکتشافات از قبل تثبیت شده استفاده می کنند. در حالی که ده ها اکتشافی منحصر به فرد مشاهده شده است، توضیحات مختصری از مهمترین آنها در این زمینه در زیر آمده است:

اکتشافی در دسترس بودن

اکتشافی در دسترس بودن تمایل به انتخاب بر اساس اطلاعاتی که به راحتی به ذهن می رسد را توصیف می کند.

به عنوان مثال، فرزندان والدین مطلقه به احتمال زیاد در بزرگسالی دیدگاه های بدبینانه نسبت به ازدواج دارند.

نکته مهم این است که این اکتشافی همچنین می‌تواند شامل اعطای اهمیت بیشتر به اطلاعاتی که اخیراً آموخته شده است، عمدتاً به دلیل آسان‌تر یادآوری چنین اطلاعاتی است.

اکتشافی نمایندگی

این تکنیک به فرد اجازه می دهد تا با استفاده از نمونه های اولیه روانشناختی حاصل از تجربیات گذشته، به سرعت احتمالات را به سناریوهای جدید اختصاص دهد و نتیجه آن را پیش بینی کند.

به عنوان مثال، هیئت منصفه کمتر احتمال دارد افرادی را که آراسته هستند و لباس رسمی به تن دارند محکوم کنند (با این فرض که افراد شیک و آراسته معمولاً مرتکب جرم نمی شوند).

این یکی از مطالعات اکتشافی توسط روانشناسان اجتماعی به دلیل ارتباط آن با توسعه کلیشه ها است.

کمبود اکتشافی

این روش تصمیم‌گیری بر این اساس است که اقلام کمتر و کمیاب‌تر به‌عنوان ذاتاً ارزشمندتر از اقلام فراوان‌تر هستند.

زمانی که باید با اطلاعات ناقص انتخاب سریعی انجام دهیم، به اکتشافی کمبود تکیه می کنیم. به عنوان مثال، دانشجویی که بین دو دانشگاه تصمیم می گیرد ممکن است به سمت گزینه ای با نرخ پذیرش پایین تر کشیده شود، با این فرض که این انحصار نشان دهنده تجربه مطلوب تری است.

مفهوم کمبود در مطالعه اقتصاددانان رفتاری از رفتار مصرف کننده (زمینه ای که اقتصاد را از دریچه روانشناسی انسانی ارزیابی می کند) مرکزی است.

ازمایش و خطا

این ابتدایی ترین و شاید مکرر استناد اکتشافی است. از آزمون و خطا می توان برای حل مسئله ای استفاده کرد که دارای تعداد گسسته ای از راه حل های ممکن است و شامل تلاش ساده برای هر گزینه ممکن تا شناسایی راه حل صحیح است.

به عنوان مثال، اگر فردی یک پازل را کنار هم می‌کشید، چندین قطعه را امتحان می‌کرد تا جایی که مناسب باشد.

این تکنیک معمولاً در دوره های روانشناسی مقدماتی به دلیل نمایش ساده آن از هدف اصلی اکتشافی تدریس می شود: استفاده از چارچوب های قابل اعتماد حل مسئله برای کاهش بار شناختی.

اکتشافی لنگر و تنظیم

لنگر انداختن به تمایل به فرموله کردن انتظارات مربوط به سناریوهای جدید نسبت به یک قطعه اطلاعات از قبل ریشه‌دار اشاره دارد.

به زبان ساده، این یکی گیره‌دار برای تشکیل تخمین‌های منطقی پیرامون عدم قطعیت‌ها. به عنوان مثال، اگر از بسیاری از مردم خواسته شود تعداد روزهای یک سال در مریخ را تخمین بزنند، ابتدا این واقعیت را به یاد می آورند که سال زمین 365 روز است (“لنگر”) و بر اساس آن تنظیم می کنند.

این تمایل همچنین می‌تواند به توضیح این مشاهدات کمک کند که اطلاعات ریشه‌دار اغلب مانع یادگیری اطلاعات جدید می‌شود، مفهومی که به عنوان بازداری ماسبق شناخته می‌شود.

آشنایی اکتشافی

این تکنیک را می توان برای هدایت کنش ها در موقعیت های شناختی سخت با بازگشت به رفتارهای قبلی که با موفقیت در شرایط مشابه مورد استفاده قرار گرفته اند، مورد استفاده قرار داد.

اکتشافی آشنایی بیشتر در محیط های ناآشنا و استرس زا مفید است.

به عنوان مثال، یک جوینده کار ممکن است استانداردهای رفتاری را در موقعیت های پرمخاطره دیگر از گذشته خود به یاد بیاورد (شاید یک سخنرانی مهم در دانشگاه) تا رفتار خود را در مصاحبه شغلی راهنمایی کند.

بسیاری از روانشناسان این تکنیک را به عنوان یک تغییر کمی خاص تر از اکتشافی در دسترس بودن تفسیر می کنند.

چگونه تصمیمات بهتری بگیریم

اکتشافی فرآیندهای شناختی ریشه‌دار است که توسط همه انسان‌ها استفاده می‌شود و می‌تواند منجر به سوگیری‌های مختلفی شود.

هر دوی این اظهارات حقایق ثابت هستند. با این حال، این بدان معنا نیست که سوگیری هایی که اکتشافی ایجاد می کند اجتناب ناپذیر است. از آنجایی که تأثیرات گسترده چنین سوگیری ها بر نهادهای اجتماعی به یک موضوع تحقیقاتی رایج تبدیل شده است، روانشناسان بر تکنیک هایی برای دستیابی به تصمیمات صحیح، متفکرانه و منصفانه تر در زندگی روزمره ما تأکید کرده اند.

از قضا، بسیاری از این تکنیک ها خود اکتشافی هستند!

برای تمرکز بر جزئیات کلیدی یک مشکل، می‌توان فهرستی ذهنی از اهداف و ارزش‌های صریح ایجاد کرد. برای شناسایی واضح تأثیرات انتخاب، باید تأثیرات آن را در یک سال آینده و از دیدگاه همه طرف های درگیر تصور کرد.

مهمتر از همه، باید درک دقیقی از تکنیک های حل مسئله که توسط ذهن ما استفاده می شود و اشتباهات رایج ناشی از آن به دست آورد. توجه به این مسیرهای معیوب و در عین حال مداوم به فرد اجازه می دهد تا به سرعت سوگیری ها (یا تفکر ناقص) را که تمایل به ایجاد آن دارند، شناسایی و اصلاح کند!