بیگانه هراسی به ترس، نفرت یا تعصب نسبت به افراد غریبه یا افرادی که به عنوان افراد خارجی یا متفاوت از جامعه یا فرهنگ فرد تلقی می شوند، اشاره دارد. این شامل خصومت و درگیری ادراک شده نسبت به کسانی است که به عنوان “گروه بیرونی” در نظر گرفته می شوند.
بیگانه هراسی از کلمات یونانی “xenos” به معنای “غریبه” و “phobos” به معنای “ترس” گرفته شده است. بنابراین، در اصطلاح تحت اللفظی، ترس از غریبه ها را توصیف می کند.
با این حال، در عرف رایج، بیگانههراسی شامل تبعیض عمومی، نگرشهای منفی و رفتارهای خصمانه نسبت به مهاجران، خارجیها و بیگانگان فرهنگی است.
بیگانه هراسی ترس یا نفرت مردم از کشورها یا فرهنگ های مختلف است. این می تواند به عنوان تعصب، تبعیض، یا تضاد علیه فردی با ملیت یا پیشینه قومی متفاوت، صرفاً بر اساس منشأ آنها تجلی یابد.
بیگانه هراسی چیست؟
بیگانه هراسی عبارت است از ترس یا نفرت از افرادی که تصور می شود متفاوت از خود هستند. این می تواند بر اساس نژاد، قومیت، ملیت، مذهب یا سایر ویژگی های متمایز شخص باشد.
بیگانه هراسی اغلب می تواند منجر به رفتارها و نگرش های تبعیض آمیز مانند تعصب، نژادپرستی و حتی خشونت شود. مهم است که بیگانه هراسی را بشناسیم و با آن مقابله کنیم، زیرا می تواند اثرات مضری بر افراد و جامعه به طور کلی داشته باشد.
این معمولاً میتواند از این باور ریشهدار ناشی شود که تضاد بین گروه درونی فرد و گروههای بیرونی وجود دارد.
یک فرد بیگانه هراس ممکن است از بودن در حضور افراد گروهی دیگر احساس ناراحتی کند، از دوستی یا معاشرت با این افراد امتناع کند، ممکن است افراد برون گروهی را جدی نگیرد، یا ممکن است فکر کند که گروه درون گروهی او برتر از گروه است.
در حالی که نژادپرستی اعتقاد به برتری یک نژاد بر نژاد دیگر است، بیگانه هراسی نفرت از بیگانگان بر اساس ترس است که می تواند منجر به احساس برتری نسبت به آن بیگانگان شود.
بیگانه هراسی یک مسئله است زیرا این نوع تفکر افراد را به خودی و غیر خودی جدا می کند که در نهایت می تواند باعث نگرش هایی مانند ترس، نفرت و تحقیر شود.
بیگانههراسی همچنین میتواند منجر به این شود که مردم از فرهنگی که میخواهند در آن زندگی کنند طرد شدهاند یا حتی در شدیدترین موارد خشونت را تجربه کنند. بنابراین، بیگانه هراسی می تواند منجر به تجربیات منفی در سطح فردی و اجتماعی شود.
آیا این یک اختلال روانی است؟
بیگانه هراسی به عنوان یک وضعیت سلامت روان شناخته نمی شود زیرا هیچ معیاری برای آن در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) وجود ندارد.
برخی از محققان بحث کرده اند که آیا بیگانه هراسی را باید معیارهای خاص خود قرار داد یا آن را زیرنوع شرایط دیگری قرار داد. پوسن (2002) پیشنهاد کرد که نگرش های بیگانه هراسی شدید باید به عنوان زیرشاخه اختلال هذیان در نظر گرفته شود.
دلیل این امر این است که خشونت افراطی به دلیل بیگانه هراسی باید نشان دهنده یک وضعیت سلامت روان باشد و عدم مشاهده بیگانه هراسی افراطی به عنوان بیمارگونه می تواند این دیدگاه ها را عادی و مشروعیت بخشد.
بنابراین، محقق پیشنهاد میکند که تحت معیارهای اختلال هذیانی، «نوع پیشداوری» وجود داشته باشد که میتواند نگرشها و رفتارهای بیگانههراسی شدید را توجیه کند.
در مقابل، دیگران معتقدند که بیگانه هراسی شدید نباید به عنوان یک وضعیت سلامت روان برچسب زده شود، زیرا آنها استدلال می کنند که این یک مشکل اجتماعی است تا یک موضوع بهداشتی (بل، 2004).
در حالی که بیگانه هراسی حاوی کلمه “فوبیا” است، یک وضعیت سلامت روان قابل تشخیص، توصیه نمی شود که به اندازه سایر فوبیاهای بالینی، مانند آگورافوبیا یا کلاستروفوبیا، شدید باشد.
در حالی که ممکن است ترس بالینی از غریبه ها وجود داشته باشد، این افراد از همه غریبه ها، از جمله کسانی که از همان نژاد، قومیت و فرهنگ با آنها هستند، می ترسند. افرادی که از همه غریبه ها می ترسند، حتی زمانی که فقط به غریبه ها فکر می کنند، علائم اضطرابی مرتبط با فوبیا را تجربه می کنند.
آنها همچنین سعی می کنند تا حد امکان از همه غریبه ها دوری کنند. بنابراین، این وضعیت به طور قابل توجهی برای زندگی آنها مضر خواهد بود.
در حالی که بیگانه هراسی یک وضعیت سلامت روان قابل تشخیص نیست، اما می تواند به نشانه سایر شرایط سلامت روان تبدیل شود. به عنوان مثال، دیدگاه های نژادپرستانه افراطی که از بیگانه هراسی ناشی می شود، می تواند نشانه ای از اختلالات روان پریشی مانند اسکیزوفرنی باشد.
به همین ترتیب، بیگانه هراسی می تواند به دلیل اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) باشد. اگر فردی پس از تجربه تروریسم و خشونت در کشور دیگری دچار PTSD شود، می تواند به دلیل آن تجربه، نگرش های بیگانه هراسی را در خود ایجاد کند.
انواع بیگانه هراسی
دو نوع اصلی بیگانه هراسی وجود دارد:
بیگانه هراسی فرهنگی
افرادی که دیدگاههای بیگانههراسی فرهنگی دارند ممکن است اشیا، سنتها یا نمادهایی را که با گروه دیگری مرتبط است رد کنند.
به عنوان مثال، این لباس می تواند لباس سنتی فرهنگ دیگری، زبان های مختلف یا موسیقی سنتی فرهنگ دیگری باشد.
افراد بیگانه هراس از نظر فرهنگی ممکن است معتقد باشند که فرهنگ ها و سنت های خود برتر از فرهنگ های متعلق به گروه های دیگر است.
این نوع بیگانههراسی ممکن است به صورت اظهارنظرهای منفی در مورد لباسهای سنتی فرهنگی یا اظهارنظرهای تحقیرآمیز هنگامی که مردم به زبان دیگری در اطراف خود صحبت میکنند، ظاهر شود.
بیگانه هراسی مهاجر
افرادی که بیگانههراسی مهاجران را ابراز میکنند ممکن است افراد یا گروههایی از مردم را که معتقدند با جامعه درون گروهیشان سازگاری ندارند، طرد کنند.
این ممکن است شامل طرد افراد دارای مذهب یا ملیت های مختلف و اجتناب از افرادی باشد که رنگ پوست آنها متفاوت است.
افراد مبتلا به این نوع بیگانه هراسی ممکن است افراد گروه اجتماعی یا فرهنگی خود را برتر از دیگران بدانند، از مکان های پرجمعیت مهاجران اجتناب کنند یا در مورد افرادی که به فرهنگ ها یا کشورهای دیگر تعلق دارند اظهار نظر منفی کنند.
علت بیگانه هراسی می تواند پیچیده باشد. روانشناسان تکاملی ممکن است استدلال کنند که بیگانه هراسی ممکن است بخشی از میراث رفتاری ژنتیکی باشد زیرا ترس از گروه های بیرونی از انسان های اجدادی در برابر تهدید محافظت می کند.
به همین دلیل، ممکن است هنوز تمایل به محتاط بودن در مورد گروه های بیرونی داشته باشیم و بیشتر تمایل داشته باشیم که وقت خود را با کسانی که شبیه خودمان هستند بگذرانیم. این همچنین در آزمایش هایی با استفاده از “وضعیت عجیب” نشان داده شده است.
در این مطالعات کلاسیک، نشان داده شد که نوزادان هنگام رها شدن در اتاقی با یک غریبه در مقایسه با فرد آشنا، اضطراب دارند (مثلاً گریه می کنند، نمی خواهند به غریبه نزدیک شوند).
عواملی که بر نگرشهای بیگانههراسی تأثیر میگذارند، عمدتاً درونی و بیرونی در نظر گرفته میشوند. عوامل درونی ژنتیک و ویژگی های شخصیتی هستند، در حالی که عوامل محیطی در محدوده روابط بین گروهی و تحصیلات قرار دارند.
مطالعه ای توسط کوکاتورک و بوزداگ (2020) رابطه بین ویژگی های شخصیتی و نگرش های بیگانه هراسی را بررسی کرد. آنها دریافتند کسانی که نمرات بالایی از «موافقت» داشتند، که با شفقت و مهربانی همراه است، سطوح پایینتری از نگرشهای بیگانههراسی داشتند.
در مقایسه، نشان داده شد که افرادی که امتیاز بالایی در خودشیفتگی و روانپریشی داشتند، با سطوح بالاتری از نگرشهای بیگانههراسی مرتبط بودند.
در حالی که برخی از افراد ممکن است بیشتر مستعد بیگانه هراسی باشند، بسیاری از نگرش ها پاسخی آموخته شده است. برای مثال، اگر افراد با خانوادههایی بزرگ شوند که بیگانههراسی هستند، احتمالاً این باورها را به فرزندان خود منتقل خواهند کرد.
به همین ترتیب، اگر مردم در مناطقی با تنوع کمی بزرگ شوند یا با افرادی به مدرسه رفتند که عمدتاً از همان فرهنگ و نژاد بودند یا با آنها هم زبان صحبت میکردند، ممکن است نسبت به افرادی خارج از فرهنگ یا ملیت خود آگاه نباشند. .
این فقدان دانش ممکن است بر تحملی که ممکن است فرد نسبت به افراد دیگر داشته باشد نیز تأثیر بگذارد و ممکن است احساس قوی تری از درون گروهی و برون گروهی وجود داشته باشد.
رسانههای اجتماعی و رسانههای خبری همچنین میتوانند به نگرشهای بیگانههراسی دامن بزنند، مانند سیاستمدارانی که از تبلیغات سیاسی برای استفاده سلاح از بیگانههراسی برای دستکاری تنشهای عاطفی در یک جامعه برای پیشبرد برنامههای خود استفاده میکنند.
رسانههای اجتماعی میتوانند یافتن افراد و جوامع همفکری را که نگرشهای بیگانههراسی مشابهی دارند، آسانتر از همیشه کنند.
همچنین، اگر چیزی به گونهای که بتواند دیدگاهها را تحت تأثیر قرار دهد، رسانههای اجتماعی میتوانند بر نظرات افراد تأثیر بگذارند.
افرادی که قبلاً مدارا کرده بودند ممکن است در معرض دیدگاههای غیرمدارا قرار گیرند، که میتواند نظرات آنها را به همان طریقی تغییر دهد که افراد دارای دیدگاههای غیر مدارا ممکن است اطلاعاتی پیدا کنند که دیدگاههای آنها را افراطیتر میکند (Bursztyn et al., 2019).
تأثیر
نگرش های بیگانه هراسی می تواند تأثیر گسترده تری بر جوامع از جمله نگرش های فرهنگی، اقتصاد، سیاست و تاریخ داشته باشد.
بیگانه هراسی با موارد زیر مرتبط است:
جنگ و نسل کشی
خصومت نسبت به «دیگران».
کاهش رشد اجتماعی و اقتصادی برای برون گروه ها
تبعیض
جنایات نفرت
انتشار اطلاعات نادرست در مورد فرهنگ های خاص
انزوا
سیاست های بحث برانگیز
کسانی که نگرش های بیگانه هراسی را نسبت به آنها تجربه می کنند ممکن است برای زندگی در جامعه خود مشکل داشته باشند. آنها ممکن است فرصت های شغلی، دسترسی به مسکن و حقوق کمتری نسبت به دیگران داشته باشند.
این می تواند بر سلامت روان آنها تأثیر منفی بگذارد و آنها را از نظر اجتماعی منزوی یا افسرده کند.
آنها همچنین ممکن است احساس ناامنی، طرد شدن، قطع ارتباط کنند و دائماً احساس کنند که تهدید می شوند.
مطالعهای بر روی تجربیات بیگانههراسی در میان سالمندان چینی ایالات متحده نشان داد که آنها سطوح افسردگی، سلامت ضعیفتر، افزایش خطر انزوا و احتمال بیشتری برای افکار خودکشی دارند (دونگ، چن، و سیمون، 2014).
از سوی دیگر، کسانی که دیدگاه های بیگانه هراسانه را ابراز می کنند ممکن است با تأثیرات منفی نیز مواجه شوند. اگر اقدامات بیگانه هراسانه آنها گزارش شود، در موارد شدید، ممکن است دوستان خود را با افرادی که نظرات آنها را به اشتراک نمی گذارند از دست بدهند یا حتی شغل خود را از دست بدهند. همچنین ممکن است باعث شود این افراد از نظر اجتماعی منزوی یا افسرده شوند.
مسائل کنونی همچنین میتواند نگرشهای بیگانههراسی را تقویت کرده و تأثیرات منفی ایجاد کند. برای مثال، افزایش مهاجرت طی سالها در مقیاس جهانی ممکن است نگرشهای بیگانههراسی را تقویت کرده باشد (یاکوشک، 2009).
حمله تروریستی 11 سپتامبر در نیویورک با بیگانه هراسی ضد مسلمانان همراه شد. به همین ترتیب، همه پرسی اتحادیه اروپا در بریتانیا در سال 2016 نیز شاهد افزایش قابل توجهی در نگرش های بیگانه هراسانه نسبت به مهاجران بود، با افزایش 41 درصدی جرایم تشدید کننده نژادی در ژوئن 2016 نسبت به ژوئن 2015 (دفتر داخلی، 2016).
اخیراً، شیوع COVID-19 باعث افزایش نگرش های بیگانه هراسی نسبت به جوامع آسیایی شده است، با بیش از 1700 رویداد نفرت ضد آسیایی در سراسر ایالات متحده بین مارس و می 2020 ثبت شده است (Le, Cha, Han, & Tseng, 2020). .
مبارزه با بیگانه هراسی
برای کسانی که نگرش های بیگانه هراسی دارند، ممکن است انجام نوعی درمان مفید باشد که ادراکات نادرست و مضر آنها از دیگران را تغییر دهد.
بسیاری از بیگانههراسیها میتوانند از باورهای ریشهای ریشهدار ناشی شوند که تغییر آنها ممکن است دشوار باشد. اگر فردی با این باورها خواهان درمان باشد، درمانگران باید رویکردی غیر قضاوتی برای کمک به فرد ارائه دهند.
درمان شناختی رفتاری
درمان شناختی رفتاری (CBT) از روشهایی برای به چالش کشیدن افکار و باورهای غیرمفید استفاده میکند و هدف آن تنظیم آنها با افکار واقعیتر یا مفیدتر است.
اگر فرد مبتلا به بیگانه هراسی اضطراب یا ترس غیرمنطقی از افراد دیگر را تجربه کند، این می تواند کارساز باشد.
مدیریت خشم
همچنین، مدیریت خشم میتواند گزینهای برای کسانی باشد که بیشتر مستعد طغیانهای خشونتآمیز یا تهدیدآمیز نسبت به کسانی است که عضوی از گروه آنها نیستند.
از طریق مدیریت خشم، افراد می توانند مهارت هایی را برای مدیریت احساسات منفی خود مانند ترس و اضطراب بیاموزند تا بر آن غلبه کنند.
تجارب را گسترش دهید
در غیر این صورت، کسانی که نگرش های بیگانه هراسانه خود را می شناسند و می خواهند تغییر دهند، ممکن است از گسترش تجربیات خود بهره مند شوند. آنها می توانند به نقاط دیگر کشورشان یا کشور دیگری که فرهنگ و زبان متفاوت است سفر کنند تا به آنها در تحمل افرادی که از نظر آنها با آنها متفاوت است کمک کنند.
این می تواند مربوط به مواجهه درمانی باشد، یک روش رایج که برای افرادی که فوبیا دارند استفاده می شود، با این ایده که هر چه فرد بیشتر در معرض چیزی ترسناک باشد، در طول زمان ترس کمتری خواهد داشت.
تحصیلات
افراد همچنین میتوانند خود را به روشهای دیگری آموزش دهند، مانند تماشای مستندهایی که در مورد فرهنگهای دیگر بحث میکنند، خواندن کتابهای آموزنده، شرکت در گفتوگوها، یا پیوستن به گروههای اجتماعی برای کسانی که میخواهند درباره فرهنگها، قومیتها، زبانها و غیره بیشتر بیاموزند.
شباهتها را با «گروه بیرونی» در نظر بگیرید
بهعلاوه، هنگام صحبت با افرادی که بخشی از «گروه برونگروه» در نظر گرفته میشوند، ممکن است جستجو برای شباهتهایی با آن شخص، مانند علایق مشترک، مفید باشد.
این می تواند میزان ارتباط آنها با دیگران را افزایش دهد زیرا ممکن است متوجه شوند که شباهت های بین افراد بسیار بیشتر از آنچه در ابتدا فکر می کردند وجود دارد.
آنها همچنین می توانند سعی کنند از افرادی که با آنها روبرو می شوند چیزی بیاموزند، مانند درک موقعیت ها از دیدگاه دیگران.
هر چه افراد ناشناخته کمتر شوند، احتمال اینکه فرد در کنار آنها احساس ناراحتی کند کمتر می شود.
مقابله با بیگانه هراسی
اگر شخصی نظرات بیگانه هراسی را نسبت به او تجربه کرده باشد و این بر سلامت روان او تأثیر بگذارد، بسته به اینکه چقدر تحت تأثیر شدید قرار می گیرد، ممکن است درمان را نیز در نظر بگیرد.
اگر افراد به دلیل بیگانه هراسی افسردگی یا اضطراب را تجربه می کنند، می توان برای آنها داروهای ضد افسردگی برای کمک به مبارزه با برخی از علائم تجویز کرد. با این حال، این ممکن است همیشه به عنوان اولین پاسخ به مسائل سلامت روان توصیه نشود.
آنها همچنین ممکن است مشاوره یا گروه درمانی را برای بحث در مورد احساس خود و یافتن راه هایی برای مدیریت احساسات منفی خود در نظر بگیرند.
جوامع آنلاین و گروه های پشتیبانی راه دیگری برای یافتن افراد همفکری هستند که ممکن است تجربیات مشابهی داشته باشند. این گروه ها می توانند فضای امنی را برای شنیده شدن و یادآوری اینکه تنها نیستند فراهم کنند.
برای هر کسی که متوجه بیگانه هراسی در جامعه می شود، ممکن است مفید باشد که نظرات بیگانه هراسانه را فراخوانی کند یا در صورت امن بودن انجام این کار مداخله کند. این میتواند به فردی که بیگانههراسی است اطلاع دهد که رفتار او مشکلساز است و ممکن است کمتر احتمال دارد رفتار خود را تکرار کند.
از آنجایی که نگرش های بیگانه هراسی می تواند از دوران کودکی شروع شود، آموزش کودکان در سنین پایین برای کمک به جلوگیری از شکل گیری بیگانه هراسی ریشه دار ممکن است مفید باشد.
صادقانه صحبت کردن با کودکان در مورد بیگانه هراسی می تواند به آنها کمک کند تا در صورت مشاهده این رفتار به چالش بکشند، مانند صحبت کردن برای یک کودک در کلاس خود که ممکن است به هدف تبدیل شود.
در نهایت، راههای دیگر برای مقابله با بیگانههراسی، گزارش حوادث در صورت امن بودن، هم در ملاء عام و هم آنلاین، به اشتراک گذاشتن داستانهای تجربیات بیگانههراسی برای افزایش آگاهی، فراخوانی رسانههای خبری در صورت استفاده از زبان بیگانههراسی و حمایت از سازمانهای حقوق بشر است.